کتاب خواب آشفته شهر

نویسنده: وفا مصطفی پور کیاسری

از {{model.count}}
285,000 تومان
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
تعداد
نوع
  • {{value}}
مقایسه
کمی صبر کنید...

ضمانت خرید

بهترین محصول باکیفیت

بهترین قیمت

بهترین محصول باکیفیت


توضیحات اجمالی

«خواب آشفته شهر» یک نمایشنامه رادیویی است که به زیبایی تاریخ و افسانه را در هم می‌آمیزد و به قلم توانمند وفا مصطفی پور کیاسری نگاشته شده است. این اثر داستانی گیرا را روایت می‌کند که ریشه در تاریخ پرفراز و نشیب مازندران و طبرستان دارد و به ماجرای مبارزات یکی از اسپهبدان مشهور سارویه در قرن هشتم هجری می‌پردازد. این نمایشنامه که با همکاری اداره کل هنرهای نمایشی رادیو و انتشارات پژوهش‌سرا به چاپ رسیده، صرفاً یک متن ادبی نیست، بلکه به دلیل ساختار دراماتیک و دیالوگ‌های پرشور، عمق وقایع تاریخی و تعارضات انسانی را در قالب یک اثر شنیداری مجسم می‌کند. خواب آشفته شهر، دعوتی است به شنیدن صدای تاریخ یک شهر که در آستانه تحولات سیاسی و اجتماعی، به آرزوی آرامش به خواب رفته است.

درباره کتاب

نمایشنامه «خواب آشفته شهر» بستری جذاب برای مرور تاریخ سارویه (ساری)، پایتخت طبرستان در قرن هشتم هجری، فراهم می‌کند. این اثر بر رویدادهای پیرامون حکمرانی اسپهبدان شهریاری تمرکز دارد و داستان خود را حول محور مبارزات سیاسی و اجتماعی اسپهبد سارویه در برابر قدرت‌های مهاجم و شورش‌های داخلی شکل می‌دهد. نمایشنامه با استفاده از شخصیت‌های واقعی و تخیلی (مانند شخصیت‌های کنار رودخانه تجن و خانه‌های کنار دریا)، تضاد میان آرمان‌ها و واقعیت‌های سیاسی زمانه را برجسته می‌کند. وفا مصطفی پور کیاسری با زبان و ادبیاتی شیوا، نه تنها وقایع تاریخی را بازسازی می‌کند، بلکه به کاوش در انگیزه‌های انسانی، عشق‌های ناکام، و تقدیرهای محتوم در دل یک شهر بحران‌زده می‌پردازد. این کتاب شاهدی بر قدرت درام رادیویی در زنده نگه داشتن حافظه تاریخی یک ملت است.

خلاصه کتاب

«خواب آشفته شهر» داستانی پرکشش از اوج و فرود قدرت در یکی از حساس‌ترین برهه‌های تاریخی طبرستان است. خط اصلی داستان بر حول محور قهرمان نمایشنامه، محمد، می‌گردد. محمد که درگیر آشفتگی‌های سیاسی و ناامنی‌های شهر شده، به دنبال نجات سارویه و یافتن آرامش است. در این میان، او با صبح‌گل، دختری که در کنار دریا زندگی می‌کند و رؤیای نوشتن کتاب‌ها و دیدن او زیر نور شمع را در سر دارد، در تعامل است. در یکی از لحظات کلیدی، محمد خبر پیروزی و اسپه‌بد شدن فرامرز را به صبح‌گل می‌دهد. اما این آرامش موقتی است؛ محمد در اوج موفقیت‌ها، ناگهان تصمیمی بزرگ می‌گیرد: ترک دیار دریا و رفتن به بغداد برای خدمت به امامان شیعه و کتابت مناقب آل علی. این تصمیم، تعارض اصلی نمایشنامه بین خدمت به وطن و اجابت تقدیر فردی را خلق می‌کند و خواب آشفته شهر را به سمت پایانی دراماتیک هدایت می‌کند.

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

این کتاب را بخوانید تا:

  1. از تاریخ یک شهر باستانی لذت ببرید: اگر به تاریخ محلی و سرگذشت شهرهای کهن ایران، به‌ویژه سارویه (ساری) و طبرستان علاقه‌مندید، این نمایشنامه یک تجربه بصری و شنیداری منحصر به فرد از قرن هشتم هجری فراهم می‌کند.
  2. قدرت درام رادیویی را کشف کنید: این اثر نمونه‌ای برجسته از قدرت ادبیات نمایشی است که به شما نشان می‌دهد چگونه بدون نیاز به تصاویر، می‌توان صحنه‌های نبرد، عشق و بحران‌های سیاسی را در ذهن خود مجسم کرد.
  3. با تعارض‌های انسانی همذات‌پنداری کنید: داستان محمد، نمادی از تعارض همیشگی میان وظیفه ملی و آرزوی فردی است. کشمکش او برای انتخاب میان خدمت به شهر زادگاهش در اوج ناآرامی و پیگیری هدف متعالی‌تر در مسیر عقیدتی، موضوعی است که در تمام دوران‌ها صادق است.
  4. اثر فاخر ادبیات نمایشی را بخوانید: این کتاب با ادبیاتی روان و تاریخی، برای هر علاقه‌مند به نگارش، ادبیات فارسی و متن‌های دراماتیک، یک الگوی نوشتاری غنی و جذاب محسوب می‌شود.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

  1. علاقه‌مندان به تاریخ مازندران و طبرستان: به ویژه دانشجویان رشته‌های تاریخ و ادبیات که به دنبال منابع هنری و دراماتیک برای درک بهتر این منطقه هستند.
  2. نمایشنامه‌نویسان و هنرمندان رادیو: کسانی که می‌خواهند با اصول و تکنیک‌های نمایشنامه‌نویسی رادیویی و خلق درام صرفاً با استفاده از دیالوگ و صدا آشنا شوند.
  3. علاقه‌مندان به ادبیات و متون کهن: افرادی که از خواندن داستان‌های حماسی و تاریخی با پس‌زمینه‌های فرهنگی غنی لذت می‌برند.
  4. مدیران و برنامه‌سازان فرهنگی: کسانی که به دنبال تولید محتوای شنیداری یا بصری بر پایه داستان‌های تاریخی کمتر شناخته‌شده ایران هستند.

بخشی از کتاب

صبح‌گل (با جا خوردگی): ترک دیار کنیم؟

محمد: آری. می‌خواهم عمرم را صرف خدمت به امامان شیعه کنم. مناقب آن‌ها را کتابت کنم. مناقب آل علی. باید برویم.

صبح‌گل: حال که دیار دریا آرام شده از تدبیر تو، حال که همه‌ی شهر نام تو را می‌برند.

محمد: این تقدیر من است.

صبح‌گل: پس می‌خواهی دل از دستگاه حکومت بکنی؟ تو می‌روی محمد و من اینجا می‌مانم با تمام آرزوهایی که برایم بافته بودی. خانه‌ی نو کنار تجن رود را چه کنیم؟... اینجا ساحل ماست، خانه ماست، و دریا تقدیر ما.


دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...